معماری و زندگی


برای درک بهتر رابطه معماری و زندگی شاید بتوان رابطه گفتار و نوشتار را به عنوان مثال برگزید.
یعنی معماری را می توان شکل مکتوب زندگی دانست. نوشتار شکل پایدارگفتار است و معماری نقش پایدار زندگی
و شهر کتابی است از زندگی مردمان آن در طول زمان.
نوشتار و گفتار هردو از جنس کلام اند و معماری و زندگی را می توان از جنس فعالیت دانست.
و همانطورکه در نوشتار نوعی تجویز کلامی وجود دارد، در معماری نیز نوعی تجویز فعالیت یافت می شود.
نوشتار بدون گفتار همچون معماری غیر متاثر از زندگی، فرم و شکل محض است و زندگانی در معماری غیر متاثر از زندگی همچون خوانش نوشتار بدون کلام است .

باید بیشتر روی این موضوع کار کنم ولی در مورد همین چند خط می توانم بگویم که وقتی خواستم این مطلب را بنویسم چقدر انتخاب کلمات سخت بود و هر کلمه مثل یک کوچه مرا (و خواننده خیالیم را) به سمتی می برد.

و این نکته را باید بگویم این مقایسه را متاثرمی دانم از:
تعریف دکتر مهدی حجت از معماری به عنوان ظرف زندگی انسان
وتعریف مهندس میرمیران از معماری به عنوان رد زمان بر فضا
و انگاشتن معماری چونان یک متن دارای یک کلام که آنرا می نویسند و می خوانند از مهندس محمد رضا شیرازی


2 comments:

  1. در کتاب روح مکان خوندم که فضا در جایی که زندگی وقوع می یابد به معنای حقیقی کلمه مکان است
    مکان فضایی است که خصلتی معین دارد

    ReplyDelete
  2. خواندن 5-6 خط اول خود نشان از تلاش نویسنده برای بیان منظورش دارد. می توان فهمید که سخت نوشته شده و خواننده هم قدر مطلب را می داند. مثالت دقیق بود.
    آقا راستی در مورد تعریف مهندس مصطفی زاده از مفهوم زمان و معماری چیزی بر نگرفته ای؟ ایشان نظرات بسیار عمیق و تاثیرگذاری دارند

    ReplyDelete