Idris Khan


Idris Khan (born 1978, Birmingham, UK) is an artist based in London.
His work comprises digital photographs that superimpose iconic text or image sets into a single frame

HOMAGE TO BERND BECHER by Idris Khan

“every…Bernd and Hilla Becher Prison type Gasholders” Idris Khan 2004.
“every…Bernd and Hilla Becher Spherical type Gasholders” Idris Khan 2004.
Изображение
Idris Kahn, A Memory of Kate

Every… Bernd and Hilla Becher Gable Sided Houses, 2004 and Every… Bernd and Hilla Becher Spherical Type Gasholders, 2004
© Idris Khan



Idris Khan's Surface Memories … after Mario Testino (2007)   

Idris Khan
every...page of the Holy Koran 2004
© Courtesy the artist and Victoria Miro Gallery © the artist
Lambada digital C-print mounted on aluminium
136x170cm


 

سهم من


همهء هستي من آيهء تاريکيست
که ترا در خود تکرار کنان
به سحرگاهان شکفتن ها و رستن هاي ابدي آه کشيدم ، آه
من در اين آيه ترا
به درخت و آب و آتش پيوند زدم


زندگي شايد
يک خيابان درازست که هر روز زني با زنبيلي از آن ميگذرد
زندگي شايد
ريسمانيست که مردي با آن خود را از شاخه مياويزد
زندگي شايد طفليست که از مدرسه بر ميگردد
 زندگي شايد افروختن سيگاري باشد ، در فاصلهء رخوتناک دو
همآغوشي
يا عبور گيج رهگذري باشد
که کلاه از سر بر ميدارد
و به يک رهگذر ديگر با لبخندي بي معني ميگويد " صبح بخير "


زندگي شايد آن لحظه مسدوديست
که نگاه من ، در ني ني چشمان تو خود را ويران ميسازد
ودر اين حسي است
که من آن را با ادراک ماه و با دريافت ظلمت خواهم آميخت

در اتاقي که به اندازهء يک تنهاييست
دل من
که به اندازهء يک عشقست
به بهانه هاي سادهء خوشبختي خود مينگرد
به زوال زيباي گل ها در گلدان
به نهالي که تو در باغچهء خانه مان کاشته اي
و به آواز قناري ها
که به اندازهء يک پنجره ميخوانند


آه...
سهم من اينست
سهم من اينست 
 سهم من ،
آسمانيست که آويختن پرده اي آنرا از من ميگيرد
سهم من پايين رفتن از يک پله مترو کست
و به چيزي در پوسيدگي و غربت و اصل گشتن
سهم من گردش حزن آلودي در باغ خاطره هاست
و در اندوه صدايي ان دادن که به من بگويد :
" دستهايت را
 دوست ميدارم "


دستهايم را در باغچه ميکارم
سبز خواهم شد ،  ميدانم ، ميدانم ، ميدانم
و پرستوها در گودي انگشتان جوهريم
تخم خواهند گذاشت


گوشواري به دو گوشم ميآويزم
از دو گيلاس سرخ همزاد
و به ناخن هايم برگ گل کوکب ميچسبانم
کوچه اي هست که در آنجا
پسراني که به من عاشق بودند ، هنوز
با همان موهاي درهم و گردن هاي باريک و پاهاي لاغر
به تبسم هاي معصوم دخترکي ميانديشند که يک شب او را
باد با خود برد


کوچه اي هست که قلب من آن را
از محل کودکيم دزديده ست

سفر حجمي در خط زمان
و به حجمي خط خشک زمان را آبستن کردن
حجمي از تصويري  آگاه
که ز مهماني يک آينه بر ميگردد

و بدينسانست
که کسي ميميرد
و کسي ميماند
هيچ صيادي در جوي حقيري که به گودالي ميريزد ، مرواريدي
صيد نخواهد کرد .


من
پري کوچک غمگيني را
ميشناسم که در اقيانوسي مسکن دارد
و دلش را در يک ني لبک چوبين
مينوازد آرام ، آرام
پري کوچک غمگيني
که شب از يک بوسه ميميرد
و سحرگاه از يک بوسه به دنيا خواهد آمد

تولدی دیگر
فروغ فرخزاد



الگوهاي معماري اسلامي

با تصويب مجلس؛
كارگروهي براي ترويج الگوهاي معماري و شهرسازي اسلامي - ايراني تشكيل شد   

نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در ادامه بررسي جزييات لايحه برنامه پنجم مصوب كردند كه كارگروهي براي انجام پژوهش‌هاي كاربردي، سياست‌گذاري، تدوين ضوابط و مقررات ترويج الگوهاي معماري و شهرسازي اسلامي - ايراني تشكيل شود.

مجلس شوراي اسلامي در جلسه علني صبح امروز ماده 151 مربوط به بخش مسكن فصل اقتصادي را تصويب كردند كه بر اساس آن شوراي عالي شهرسازي و معماري موظف است به منظور تدوين و ترويج الگوهاي معماري و شهرسازي اسلامي - ايراني با تشكيل كارگروهي مركب از نمايندگان دستگاه‌هاي ذيربط و صاحب‌نظران و متخصصان رشته‌هاي معماري، شهرسازي و حوزوي نسبت به انجام پژوهش‌هاي كاربردي، سياست‌گذاري، تدوين ضوابط و مقررات و ترويج الگوهاي مورد نظر اقدام نمايد.

بر اساس اين مصوبه بايستي ضوابط و تهيه طرح‌هاي مناسب‌سازي ساختمان‌ها و فضاهاي شهري و روستايي براي معلولين جسمي - حركتي بررسي و تدوين گردد. هم‌چنين شهرداري‌ها و دهياري‌ها موظف شده‌اند بر اساس ضوابط و طرح‌هاي اين موضوع نسبت به مناسب‌سازي معابر و فضاهاي عمومي شهري و روستايي اقدام نمايد.

هم‌چنين در اين مصوبه مقرر شده است كه مصوبات شوراي فوق براي كليه دستگاه‌هاي اجرايي، شوراهاي اسلامي شهر و روستا و كليه مالكان و سازندگان لازم‌الاجرا است.

بر اساس بند ديگري از اين مصوبه وزارت علوم، تحقيقات و فناوري و ساير دستگاه‌هاي آموزشي بر اساس توصيه‌هاي شوراي عالي شهرسازي و معماري نسبت به بازنگري سرفصل‌ها و محتواي دروس مربوطه اقدام نمايند




.

We Can Work It out

http://www.rarebeatles.com/sheetmu/uk/smukwecan.jpg


Try to see it my way,
Do I have to keep on talking till I can't go on?
While you see it your way,
Run the risk of knowing that our love may soon be gone.
We can work it out,
We can work it out.

Think of what you're saying.
You can get it wrong and still you think that it's alright.
Think of what I'm saying,
We can work it out and get it straight, or say good night.
We can work it out,
We can work it out.

Life is very short, and there's no time
For fussing and fighting, my friend.
I have always thought that it's a crime,
So I will ask you once again.

Try to see it my way,
Only time will tell if I am right or I am wrong.
While you see it your way
There's a chance that we may fall apart before too long.
We can work it out,
We can work it out.

Life is very short, and there's no time
For fussing and fighting, my friend.
I have always thought that it's a crime,
So I will ask you once again.

Try to see it my way,
Only time will tell if I am right or I am wrong.
While you see it your way
There's a chance that we may fall apart before too long.
We can work it out,
We can work it out.

Authors: Lennon, McCartney; Lead vocal: McCartney

We Can Work It Out (single) by The Beatles

نگهبان

داستان های کوتاه کافکا


از کنار نگهبان اول گذشتم، سپس وحشت کردم. دوباره برگشتم  و رو به  نگهبان گفتم: وقتی رو برگردانده بودی از این جا گذشتم نگهبان به پیش روی خود نگاه کرد و ساکت ماند. گفتم: ظاهرا نباید این کار را می کردم. نگهبان همچنان ساکت ماند
  سکوت تو به معنای اجازه عبور است ؟


داستانهای کوتاه کافکا

ترجمه علی اصغر حداد
نشر ماهی





نقش دیوار






دیواری در بازار قدیم زنجان


     

Utility





   





     






بازار قدیم زنجان
چهارده آبان هشتاد و نه