نیچه












مترجمانی هستند که اگر کتابی ترجمه آنها باشد، حتما خواندنیست. لیلی گلستان برای من از آندسته است. حالا اگر کتابی متفاوت در مورد نیچه (مردی متفاوت) باشد که دیگر جای پیشنهاد دادن نیست.
کتاب نیچه نوشته شتفان تسوایگ ،ترجمه لیلی گلستان را نشر مرکز منتشر کرده است. فصل اول کتاب با این جملات شروع می شود :
(( بیشترین لذت هستی زندگی کردن با خطر است ))
تراژدي فردريش نيچه يك درام تك‌بازيگر است: هيچ بازيگر ديگري در صحنه‌ي كوتاه زندگي او حضور ندارد. در طول پرده‌هاي اين تراژدي كه به‌سان بهمن فرو مي‌ريزد، مبارز منزوي، در زير آسمان توفاني سرنوشتش تنها است. هيچ‌كس در كنارش نيست، هيچ‌كسي در تقابل با او نيست، هيچ زني نيست تا با حضور مهربانش فضاي به‌وجود آمده را ملايم كند. هر حركتي فقط از خود او سر مي‌زند و خود او تنها شاهد است: در ابتدا چهره‌هاي نادري اين خطر را كردند كه در سايه‌ي او فقط با حركتي گنگ از سر ترس و شگفتي، اقدام قهرمانانه‌ي او را همراهي كنند. اما انگار كه در برابر مهلكه‌اي قرار گرفته باشند، كم‌كم پراكنده شدند

No comments:

Post a Comment