بهترين هديه

بهترين هديه

مدرسه كه مي رفتم منظورم دوران ابتدايي است شخصي بود با عنوان مربي بهداشت اصولا در دبستان همه معلم بودند غير از مربي ورزش و مربي پرورشي و مربي بهداشت و البته مدير و ناظم و سرايدار كه هيچ وقت مثل تو فيلمها باباي مدرسه صداش نكرديم و او هم در مقابل هيچ وقت به ما لبخند نمي زد.
وظيفه مربي بهداشت كنترل مو و رشد ناخن و تجهيزات بهداشتي ما بود. وسايلي همچون دستمال جيبي، صابون ، ليوان ابخوري كه خوردن اب از شير با دست به شدت ممنوع بود در حاليكه به شدت مورد علاقه بود چون نشان بزرگ شدن بود و تا وقتي با دست آب نمي خوردي رسما كلاس چهارمي نبودي.
اما صابون داستان خودش را داشت و چون خيس بود به تنهايي نمي شد در كيف قرار گيرد و توي كلاس هم كشو يا كمدخصوصي وجود نداشت ، چون نيمه ديگر روز گروهي ديگر صاحب آن بودند، به همين دليل ظرفي پلاستيكي رايج شده بود به نام جاصابوني. البته صابونهايي كاغذي هم گاهي استفاده مي شدند كه كف و قدرت پاك كنندگي خاصي نداشتند ولي به قول معروف خيلي با كلاس بودند.
حالا چي شد كه ياد جا صابوني افتادم، داستان اينست كه امروز در يك داروخانه در محلي كه قبلا لوازم پيشگيري و تنظيم خانواده مي درخشيد و با سياست جديد كنترل جمعيت ديگر نبايد بدرخشد، درست همانجا جلوي ديد، چند جا صابوني پلاستيكي رنگي ديدم و كلي خاطرات در ذهنم زنده شد من به اين حالات پس از ان انيميشن پرفروش چند سال پيش ، راتاتويي شدن مي گويم.
نزديكتر كه رفتم ديدم كه روي بسته ها نوشته: ظرف نگهداري دندان مصنوعي بهترين هديه

No comments:

Post a Comment