در مورد معماری و خاطره به نظرم می توان زیاد فکر کرد.
معمولا در طراحی نگاه به آینده و جلو خیلی مهم تلقی میشود و نو آوری، بی مانندی و تازگی خریدار دارد درحالیکه خاطره یک نگاه به گذشته است.
اولین رابطه معماری و خاطره شاید اینست که معماری جایگاه تحقق خیلی از خاطره هاست . یعنی همه خاطره ها در یک مکان اتفاق می افتند و بیشتر مکانها را می توان معماری نامید.
معماری و ساخته های بشر، گذشته وخاطرات را در خود نگه می دارند و باعث می شوند بتوانیم به آنها رجوع کنیم و در آنها گذشته راتجربه کنیم.
وقتی ما در یک معماری جای می گیریم معماری هم در ما جای می گیرد و به بخشی از وجود ما تبدیل می شود.
وقتی به خانقاه شیخ عبدالصمد نطنز می روید شاید درخت روبروی سردر هم ،عمر خانقاه را داشته باشد ولی حس گذشت زمان و زندگی در 500 سال قبل در حیاط خانقاه بیشتر درک می شودومعماری به شما در حیاط این بنا این امکان را می دهد که در تجربه این خاطره با تمام کسانی که در عمر خود در این مکان بوده اند شریک شوید
یعنی می توان گفت معماری زمان را مادی و قابل نگهداری می کند ، معماری باعث یاد آوری خاطره ها می گردد و همچنین معماری خاطره را تقویت میکند و به آن عمق می بخشد به عنوان مثال تصورتمدن مصر با تصور اهرام آسانتر خواهد شد.
خاطرات هم به معماری کمک می کند به آن عمق می بخشد و باعث احساس تعلق ، وابستگی ، دعوت و آرامش می شود.
خاطرات هم به زمان و مکان معنی می دهند و آنها را شخصی می کنند.
خاطرات تجربیات بعدی ما از فضا را دلنشین تر می کند و معماری را آشنا تر و قابل درک ترو ماندگار ترمی کنند
.